Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-29@07:46:54 GMT

انقلابیِ مصلحت ستیز

تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۷۲۹۵۸

انقلابیِ مصلحت ستیز

نه برای معرفی کردنش، بلکه برای یاد کردن از «حاج حیدر» چیزی که خلاصه‌تر و گویاتر از این عبارت باشد، پیدا نکردم: « انقلابی و عدالت‌خواهی که بنده مصلحت نبود». یکی از چهار ستون و پایه مبارزات انقلابی در خطه خراسان، یار دیرین رهبر انقلاب بود و با اغلب اندیشمندان هم‌دوره خودش از شریعتی بگیرید تا علامه حکیمی نشست و برخاست و رفاقت داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرِپرشور، رک‌گویی‌های خاص و در افتادنش با ریا و تزویر فقط مربوط به دوره جوانی نبود. « حاج حیدر» این روحیات و ویژگی‌ها را مثل سیاق و سبک زندگی پاک و سالمش، تا دهه نهم حیات حفظ کرده بود. کهولت سن، فقط ویلچرنشین و زمینگیرش کرده بود، اما روحیات انقلابی و عدالت‌خواهی‌اش را چیزی نمی‌توانست زمین بزند یا زمینگیر کند.

با کتاب‌خوانی شروع شد
سال ۱۳۱۱ در مشهد به دنیا آمد اما آبا و اجدادش تا هفت پشت، آن طور که خودش گفته بود در کوهپایه‌های اطراف مشهد یعنی « ازغد» زندگی کرده بودند. علاقه به کُشتی گرفتن را شاید از عمویش «حاج ملامحمد ابراهیم خادم» به ارث برده بود و سرپرشوری را که داشت، از پشتِ هفتم خانواده که می گویند ناگهان سروکله‌اش در ازغد پیدا شده و بعدها معلوم شده بود که تبعیدی حکومت از بیهق به گرجستان یا برعکس بوده، زمانی از تبعیدگاه خودگریخته و در کوهپایه ازغد مخفی شده و ... .
کتاب‌خوانی و قلم به دست شدنش هم که نتیجه زندگی در خانواده‌ای است که قرآن و دیوان حافظ و سعدی از دستشان نمی‌افتاد. خانواده مادری‌اش هم همه از عطارهای مشهدی بودند و در روزگاری که آدم باسواد حکم کیمیا را داشت، اغلب حداقل خواندن و نوشتن می‌دانستند.
با همه علاقه‌اش به ورزش و همچنین با وجود کار کردن در بازار، علاقه بیش از حد پدر به کتاب و کتاب‌خوانی، حیدر نوجوان را هم به کتاب علاقه‌مند می‌کند. خودش البته چند سال پیش گفته بود: «پدرم کتابخوان حرفه‌ای بود و ما از همان ابتدا جذب کتاب‌خوانی می‌شدیم. می‌توانم بگویم در ۱۷ سالگی، داستان ایرانی یا کتاب رمان ترجمه شده‌ای نبود که کتاب‌فروشی‌های مشهد، کرایه دهند یا در کتابخانه آستان قدس باشد و من نخوانده باشم... البته فقر شدید آثاردینی به زبان فارسی روان در آن دوران وجود داشت... خود من در نوجوانی ابتدا به وسیله کتب ترجمه شده غربی یا عربی و به‌ویژه مصری، از قبیل کتب جرجی زیدان، الکسیس کارل، شیخ محمد عبده و... با مفاهیم دینی و اسلامی، آشنا شدم و می‌توانم بگویم حداقل من با کتب دینی چندانی که برای یک نوجوان «عربی ندان»، قابل مطالعه باشد، آشنایی نداشتم و اصولاً تألیفات فارسی روان که معرف اسلام باشد، در کار نبود».

از گاندی بهترشو
دوره ۶ ساله ابتدایی را در مدارس نظام جدید خواند و می‌گویند پس از این دوره پدرش او را به مدارس علمیه فرستاد. حاج حیدر در واقع از جمله حوزه رفته‌ها و حوزوی خوان‌هایی بود که هیچ‌وقت ملبس به لباس روحانیت نشد. خاطراتش را که مرور کنیم ، خیلی به نظر نمی رسد صرفاً با اصرار پدر قید مدارس نظام جدید را زده و از مدارس علمیه سردرآورده باشد. چه اینکه بعدها این تغییر رویه تحصیلی و رفتنش به حوزه علمیه را از الطاف الهی نسبت به خودش دانسته بود. یعنی اینکه ماجرا، حتی اتفاقی هم نبود که بگوییم دست روزگار او را به این سمت هل داده است. در آغاز جوانی وقتی داشت برای ورود به ۱۸ سالگی آماده می‌شد، هم درگیر کار کردن در بازار بود و هم کُشتی گرفتن. در خراسان بزرگ، پشت همه رقیبان را به خاک رسانده بود و به عنوان نماینده استان به تهران رفته بود تا در خروس وزن برای مسابقات انتخابی المپیک کشتی بگیرد. پیش از شروع پیکارها ابتدا مدعیان پهلوانی کشور کشتی می‌گرفتند. حاجی گلکار، پهلوان اول کشور از مشهد در سه دوره قبل، آن روز روی تشک می‌آید و بدجور زمین می‌خورد و عنوان پهلوانی را از دست می‌دهد. همزمان خبر ترور گاندی، رهبر هندوستان نیز به اردوی مسابقات می‌رسد. این دو واقعه هرچند کوچک‌ترین ربطی به هم ندارند و به‌خصوص خبر دوم اصلاً نباید برای یک کشتی‌گیر مهم باشد اما بهانه‌ای می‌شود که حاج حیدر، ناگهان مسابقات و کشتی گرفتن را رها کند و به مشهد برگردد: « ...چنان تکان خوردم که حتی صبر نکردم تا حریفان خود را بشناسم ... همان روز بدون هیچ اطلاع به همسفران، ساک خود را برداشته به مشهد برگشتم ... پیش از خانه بلافاصله به مهدیه مرحوم حاجی عابدزاده رفتم... گفتم می‌خواهم مثل گاندی، یک روحانی سیاسی باشم. چه کنم؟! مرحوم حاجی مرا نشاند و گفت از گاندی بهتر شو... همین امروز یک جامع‌المقدمات بخر و فردا چهار عصر اینجا باش...».

رفقای شش‌دانگ
در همین دوره و سال‌های بعد، رفقای خوبی هم پیدا کرد؛ یک نمونه اش علامه محمدرضا حکیمی که اغلب پس از جلسات درس ادبیات عرب در مدرسه «میرزا جعفر»، می‌نشستند و با هم مباحثه می‌کردند و لابد فکر و خیالشان می‌رفت به سمت و سوی افکار انقلابی و عدالت‌خواهانه.
رفاقت‌هایی هم که حاج حیدر با دیگران به هم می‌زد بر اساس همان تفکر و روحیات انقلابی‌گری و عدالت‌خواهی بود. آدم‌هایی را دوست داشت که اهل صراحت باشند و به قول معروف حقیقت را فدای مصلحت نکنند. آشنایی‌اش با رهبر انقلاب درهمین حوزه شکل گرفت و خیلی زود حاج حیدر ۲۵ ساله و خامنه‌ای ۱۸ ساله به رفاقتی ریشه‌دار رسیدند. رفاقتی که سبب شد در دوران بیماری و خانه‌نشینی حاج حیدر، رهبر انقلاب شخصاً به دیدارش بروند.
معلوم است که حقیقت‌جویی و عدالت‌خواهی او را به عرصه سیاست هم می‌کشید. ۱۸ ساله بود که نهضت ملی شدن نفت آغاز شد و حاج‌حیدر هم به آن پیوست. در همه نشست‌های هواداران ملی شدن نفت، شرکت و اعلامیه‌های دکترمصدق و آیت الله کاشانی را بین مردم پخش می‌کرد. در آن دوره کمتر اجتماع و محفلی بود که حاج حیدر در آن حاضرنباشد و در مباحثه نکوشد.
هم به جلسات استاد محمدتقی شریعتی می‌رفت، هم در محافل قرآنی حاجی عابدزاده حاضر بود و هم سری به نشست‌های احزاب غیرمذهبی می زد. به قول خودش همه جا می‌رفت تا بیشتر یاد بگیرد و بداند.
در دوران اوج‌گیری انقلاب اسلامی و سال‌های پس از پیروزی هم نه تنها خودش، بلکه خانه و خانواده را وقف انقلاب کرد. همسرش(فاطمه فکور یحیایی) در زمره بانوان انقلابی و فعال مشهد بود. خانه شان را هم که کرده بودند کانون تکثیر و انتشار اعلامیه های امام (ره).
هر ماجرا و حادثه انقلابی در آن سال‌ها، یک سرش به خانه حاج حیدر می‌رسید. با این همه حاج حیدر پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عنوان و پستی را قبول نکرد. پیشنهاد مناصبی مانند دادستانی و قضاوت را هم نپذیرفت و ترجیح داد به باغداری و کشاورزی‌اش مشغول باشد و امرار معاش کند و یک انقلابی باقی بماند. می‌گویند این اخلاق دوران طلبگی اش هم بود؛ چون هیچ‌وقت از شهریه حوزه علمیه استفاده نکرد.

خبرنگار: مجید تربت زاده

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: حاج حیدر رحیم پور ازغدی انقلابی عدالتخواهی عدالت خواهی کتاب خوانی حاج حیدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۷۲۹۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده‬ ‏دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‬ ‏انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. وقتی به تاریخ می‌نگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسان‌های آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکت‌های اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسان‌هایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.

فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کرده‌اند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمان‌ها و زمین، با عدالت، پا برجا می‌مانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.

اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف می‌سازد که عدل دارای جاذبه‌ای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش می‌رسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر می‌بندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم می‌شود. به همین جهت مردم، بی‌عدالتی را نکوهش می‌کنند و عدالت را می‌ستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بی‌عدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده می‌گیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و می‌باشند.

بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست می‌آید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژه‌ای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاش‌ها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجت‌الاسلام و المسلمین نجف لک‌زایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب می‌شود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟

در نهج‌البلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونه‌ای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهج‌البلاغه می‌توانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره می‌کنم و آن نامه ۳۱ نهج‌البلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع می‌شود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت می‌دانیم مخاطب این نامه هستیم.

*نامه ۳۱ نهج‌البلاغه عدالت را چگونه معرفی می‌کند؟

آنجا حضرت یکسری سیاست‌های کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه می‌فرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.

خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل می‌کند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی می‌خوانیم که با عدالت است که آسمان‌ها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور می‌دهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال می‌کند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم می‌بینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … می‌بینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.

*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی می‌بینیم جوامع بشری و حکومت‌ها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمی‌گذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟

امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی می‌داند. حضرت می‌فرماید آنچه باعث شده انسان‌ها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر می‌کنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت می‌فرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمه‌ای باشد و مزرعه‌ای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه می‌شود که واقعاً هر جا ظلم و بی‌عدالتی صورت می‌گیرد ناشی از این است که آن افراد خیال می‌کنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسان‌ها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه می‌شوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمی‌زند چون می‌داند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.

*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار می‌شود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟

ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح می‌شود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم می‌شود لذا می‌گوئیم مصلحت ایجاب می‌کند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا می‌گوئیم مصلحت اقتضا می‌کند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا می‌کند. لذا نمی‌شود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم می‌شوند و ما آنی که عادلانه‌تر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت می‌دهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب می‌کند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم می‌شود.

کد خبر 6086156

دیگر خبرها

  • رئیس شورای شهر: سال آینده نمایشگاه کتاب به «شهر آفتاب» منتقل می‌شود
  • «تاریخ تحلیلی پوستر انقلاب» بر اساس کتاب شهید آوینی بررسی شد
  • مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
  • مهلت ثبت ششمین دوره جام باشگاههای کتابخوانی تمدید شد
  • پردیس تحقیقات ملی دیم گچساران ۵۰ رقم بذر جدید معرفی کرد
  • علم‌الهدی: می‌خواهید به بهانه پر کردن سبد جمعیت انقلابی، همان کسانی را هم که انقلابی هستند از خود برنجانید؟
  • انتقاد تند علم الهدی از تلاش برای بازگرداندن خواننده ها و هنرمندان خارج نشین به ایران /بخاطر جذب حداکثری باید عناصر ناپاک و ضدانقلاب به کشور برگردند؟
  • تاکید امام جمعه مشهد بر ضرورت تحول و تجدید حیات در عرصه فرهنگی جامعه
  • زورخانه حیدر کرار بندرعباس میزبان عاشقان ورزش زورخانه‌ای
  • اندیشه‌ امام در عملیات وعده صادق نمود پیدا کرد